گفته ی دل :: نسیم همون دینه دله
چیزی که دل :: از ته سینه بگه
هرکی روشی داره واسه راهش :: حتی اگه زندگی واسش تیره بشه
اگه گفته ی دلو با کمی عقل گوش کنی
میفهمی عطر تلخ غم توو باید بوش کنی
اگه نگاه کنی تو با دید وسیع
میبینی جز غصه نشده چیزی نسیب
زندگی ارزش فکر کردن نداره حتی:: اجازه داری سرش شرط ببندی
شاید روزی به کارامون با شرم بخندیم
ولی فکر کردن به دنیای که داره میره رو به زردی
مثل سرطانه که امید نداری باهاش بجنگی
شاید راست بگی :: باید بریم از صخره بالا به سختی
ولی نسیم پیرامون افکارو اطرافتو میخوام بسنجی
تن بچه ای که از گشنگی داره میره رو به سردی
شاید خودت یکی از اونا باشی که درو رو به گدا ببندی
ما همون جسمیم که روزی باید زیره خاک بگندیم
من نیازی به صابت کردن ندارم
ولی ساکتم نمیشینم
هر چی چشم دیده یعنی دل بار کشه باید قلاده ی زبونم دیگه پاره شه
هینجا نمیتونی باشی مثل رابین هود
به افلاک برو بگو زمین تاریک بود
ببین دریا دیده وضع من افتظاحه که موج از غم میکوبه سر به ساحل
ببین من میدونم بلاخره خوبی زمین میخوره
روزی که میفهمیم زوری که زدیم بیخوده
من به حرفه دلم گوش نمیدم
برام اهمیت نداره چی میگه . حرفاش مثل اسید که رو مغزم می چکه
منو عصبیم میکنه .
اگه آوا . میگه به حرفش گوش کن
نسیم به تو میگم که این مثلی بیخوده (به حرفه دلت گوش کن)
.........................................
..............................
./ثقلا.یس.بذباللل.............................یلسل.ثلا.سبلیندت
لینبسیتنلبتنبتلنذللنتلفل.ب....................بتنبتنلبتل..............
ببین باز داره چرتو پرت میگه
شیطونه میگه ............................زبون شیطونم بلد نیستم بدونم چی میگه
اخه اون فرشته هست من انسان
من بابام اسممو گذاشت بهاور.... خودم اسممو گذاشتم یزدان
کدوم حق داریم
...............................................
......................................................
./............347............................675665/.........................5434................
.........................5456687564542......................................
این حرفه دل من بود به زبونه خودش رمزشو بشکنی میفهمی چی گفته
هنوز خودم نتونستم بفهمم
من توو بهارم .
ولی بازم برگام زرده .
............................................................
حس امیدی که میدونم . آخرش صرف عمره
منو نکش به راهی که خودت . آخرشو ندیدی
به خدا ظلمه.
من تو فضایی که نفس زدن توش هر لحظه کفره
هنوز زندم . سر میزی که هنوز بازه سفره
من اینم بدون تغییر توی فضای سردی پا گذاشام به میل خودم
نگو بهم بیا بیرون هر چند یکم سرده اینتو
منو تو و.. یه دنیا فاصله بین ما
تو .. توو کره ی ماهی
من اسیر..... گیره سنگ ریزه های بین راه
دنیاست نسیم میگذره حالا خوب یا غم
فقط نمی تونیم بدیم از دنیا استفاع