سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
یکشنبه 88 شهریور 15 , ساعت 5:51 عصر

 

وای خدا . هنوز نگفتی من کیم . داد بزنم گوشم نمیشنوه . منو زیر خاک دفن کن . که بهم صابت بشه من یزدان نیستم تویی . من جاوید نیستم تویی .

تا تو هستی منم . تو بری میرسم به خلعی ترسناک . من تو خواب بهشتو دیدم . چرا انقدر ترسناک بود

من تو اتاقم نشستم . همه به اینجا میگن جهنم . پس چرا هوای بهشتو احساس میکنم

یعنی کسی بخواد به بهشت من پا بزاره میسوزه

 

تو چیکار کردی . چرا انقدر پیچیده. یعنی نمیشد دنیا جوری باشه که من تو فیلم های منتخبم میبینم . مثل پدر خوانده . کاش دنیا خیلی کثیف بود

تا برای انتقام گرفتم کثیف نمیشدی

میریم تو مرداب تا کمر بعد میرسیم به ته زمین حالا چیکار کنیم . نه بالا نه پایین و نه زندگی نه مرگ . نه لذت نه درد